کارهای به نمایش در آمده دو ویدیو(تک لتی و سه لتی) از مجموعههای «دُور» و «پرچم» است و حاصل گرفتار آمدن درون مسیرهای شهر. جایی که دیدن تنها فعل ممکن و اندیشیدن به خودِ همین شهر ناگزیر به نظر میآمد.
انجامِ کار را که میبینم، آن چه توجهام را جلب کرده عناصر و سویههای بیش و کم تازهی تهران است. از سویی زندگی درون بزرگراه، بزرگراههایی که به این شکلِ فراگیر و به هم پیوسته تازگی دارند؛ تجربهی شهر از درون خودرو یا به تاختی یکنواخت یا در توقفی مطلق. و از سوی دیگر چیزهایی با کارکرد تزئینی/ایدئولوژیک (از همه بیشتر پرچمها) که به دست سازمانِ فربهِ زیباسازی در کنار همین بزرگراهها نصب شدهاست.
پرسش این است: آیا میتوان از تجربهی تهرانِ امروز، دههی اخیر، تهرانِ دوران شهرداری قالیباف (یا هر عنوان مفروض دیگری) سخن به میان آورد که نشان از تمایز تجربهی کنونی ما با دیگر دورههای متفاوت و متناقضِ این شهرِ همواره در صیرورت داشته باشد؟